شاعر : سعید توفیقی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب
لعـلیکه بُـرد نامعـلی نیست قـیـمتـش عزت گرفت هر که دمی کرد خدمتش
حاجی شود هرآنکه کند طوف هیئتش گـفـتم عـلی به سجده فـتادم زهـیـبتـش
دست خودم که نیست علی سجدهآور است مرآت ذات عزوجل شخص حیدراست
آنکـسکه پـا بهپـلـه عـرش نـهـم زنـد نـوری جلی که طعنه به انـوارُهُـم زند
پیش ازهمه همآنکه لبش را به خم زند هرگـز نشد که کـوس اَنـا ربــکُـم زنـد
اومـسـتـحـق گـفـتـن الـلـهاکـبـراسـت مرآت ذات عزوجل شخص حیدراست
الـلـه اکـبـر از نـجــف و از بــرات او الـلـه اکـبـرازعــلـی و ازصـفـات او
ازبـس شـبــیـه ذات الـه اسـت ذات او حـتی پـیـمـبـر است هرآئـیـنه مـات او
حُـبّ عـلی تـمـامـی دین پـیـمـبـر است مرآت ذات عزوجل شخص حیدراست
بیمثل وبیشـبیه به تأکـید مرتضاست شیری که یک دقیقه نترسید مرتضاست آئـیـنـه خـدای به هـر دیـد مـرتضاست تـفـسـیـر آیه آیه تـوحـیـد مـرتـضـاست
کرار عـالـم است ولی نا مـکـرر است مرآت ذات عزوجل شخص حیدراست
سرّاً همانکه بوده مـع الانـبـیا علیست روز الست؛عـلت قـالـوا بـلا عـلیست
پنهـانترین تجـلّی درهرکجا علیست نـور خـدا وافـضـل بر انـبـیا علیست او اسم اعظم است و زهر چیز برتر است مرآت ذات عزو جل شخص حیدراست
گـفـتـیـم لا الـهَ… مـسـلـمـان او شـدیم رفـتـیـم تا نـجـف هـمـه با آبـروشـدیـم
بیخود زخویش محو تجلای هوشدیم ازنافه رد شدیم و همه مشک بوشدیم
دیـدیم عـالـم از نـفـس ما مـعـطراست مرآت ذات عزوجل شخص حیدراست
بعد ازخدا وقبل همه آنکه بودهاوست زیباترین غزلکه خدایش سروده است
آنکه براش کعـبه بغل وانـمـودهاوست قبل از نزول لب به تلاوت گشوده اوست
قَـدْ افْـلَـحَ مـقـدّم واِقْــرَاءْ مـوخّـراست مرآت ذات عزوجل شخص حیدراست
حجّـتعـلی دلیل عـلی مقـتداعلیست میزان علی حساب علی هلاتی علیست
آخرعـلی نهـایت عـلی ابـتدا عـلیست هادی علی هدایتعلی رهنماعلیست
این آفتاب حسن عجب ذرّه پرور است مرآت ذات عزوجل شخص حیدراست
کوثرنزول کرد و ازاین آب صاف خوردبعد ازسه روز خاتمه براعتکاف خورد بعد ازسه روز کعبه دوباره شکاف خورد گردید دور حیدر و مُهر طواف خورد
کعبه ازاین لحاظ طوافـش مقـدراست مرآت ذات عز و جل شخص حیدراست
کعبه عـلی حریم علی محترم علیست جنت علیست جانب جنت درم علیست بیت خداست کعبه وصاحب حرم علیست غفار علی غفورعلی ذوالکرم علیست
آری عـلی شفـیع شفـیعـان محـشراست مرآت ذات عز وجل شخص حیدراست
رو در روی سپاه ستم؛نجم ثاقب است هـنگـام جـنگها اسـد الله غـالـب است معبود خالق است و به مخلوق صاحب استهم واجب الوجوب وَهم سجده واجب است
حــد اقــلِّ خــوبـی او حـداکــثـر اسـت مرآت ذات عز و جل شخص حیدراست
کعبه عـلی وقـبله منـظورفاطمه است حاجب علی و جلوه مستور فاطمه است ناشر علی وصاحب منشورفاطمه است انسان علی وانسیة الحور فاطمه است
طاهر علی و فاطمه زهرای اطهراست مرأت ذات عزوجل شخص حیدراست
وقـتـی که هـست نـادعـلـی نـاد فـاطمه تـسبـیح حـیـدراست هـمین یـاد فـاطمه
عـبـد عــلـیاسـت بـنـده آزاد فـاطــمـه جــانـم فـدای حـیــدر واولاد فــاطـمـه ساقی علی و حضرت صدیقه کوثراست مرآت ذات عز وجل شخص حیدراست
با این حـساب دورولایت کـمین زدنـد آنانکه داغ مـهـر به روی جـبـین زدند
دزدانه پـشت پا به بـهـشت بـرین زدند زهرازمین که خورد علی را زمین زدند
با دست خط میخ نوشته روی دراست مرآت ذات عز وجل شخص حیدراست